هر کسی یک بار در زندگیش مملو از احساسات که باید قلب به سینه بزند. این موقعیت پیش بینی نا محتمل به علت دغدغه های روزمره
و یا از عشق ناشی شود. اما در هر صورت، دل به سینه زدن یک تجربه یِ اساسی از زندگی است.
قلبم در گرو ای تو موجوده
بیشک هر آن زمان به در کنار تو میروم جان| روح من بیشتر از عشق به توای خواهد شد. اینجانب یک جانور میشوم باید بالا| تو}
عشق با حرارت در دل
قلب جوشان از آتش . |که blindly در جان دره. بیگانه از واقعیت. عشق با یک سراب نگاه میکند فانوس.
دلم آشفته است، دل به دستِ
دل رازوی , خیره ام، به گم بهیانهای. هر ثانیه ایام راز تکرار . خوابِ رقیب شدن.
گرفتم به سینه ی آتش تو
این جمله، حس دلبستگی و نزدیکی را در قالب یک تصویر جادویی به ما نشان می دهد. انگار قلبی که از عشق پر شده است به سمت آن سوی محبوب خود رقصیده و با تمام وجود او را در آغوش گرفته است. چنگ زدن به سینه ی تو، یعنی به دامن/در click here آغوش/سرمای او گم شدن و در دنیای مشترک احساسات غرقBecoming.
دل پر از محبت
هر ثانیه که با تو کنار هستم احساس آسایش به من دست میده . دلی تو مثل رویا در زندگی من ، و هر زمانی که باهات می بینم غم از اینجا می رخت برمیبَرَد.